https://x-ua.net/ru/mikolajiv
58:52
285461
58:52
285461
او منتظر من است
من هم همچنین.
حیف دختر...
آه، سیاهپوستان آنجا تازه شکوفا شدند وقتی به آن رسیدند. به طور کلی، بدون هیچ مراسمی برای فشار دادن به همه سوراخ ها، چنین پیچ و مهره های بزرگی در یک جمعیت - سخت است. این چیزی است که من می فهمم، یک سنگ زنی خاص از تمام سوراخ ها.
آره، من هم توی بیدمشکش فرو می رفتم.
من در مورد برادر خستگی ناپذیر نمی دانم، فکر می کنم او خسته شده است) مطمئناً خواهران همه مثبت هستند. نحوه گیر افتادن آنها توسط مادر و پنهان شدن برادر، کاملاً فکر شده بود. اما بعد که ادامه دادند و مادر یا هرکسی که نمی شناسم کنارشان نشسته بود، نفهمیدم چرا این کار را کردند. دیدنش خوب بود مخصوصا خواهرها، برادر در کلیپ یک جورایی منفعل بود، حتی تقریبا هیچ وقت هم نمایش داده نشد.
منم همچین کسی رو دوست دارم بهش حسودی میکنم